از وقتی رفته ای جمعه ها ک هیچ ..هر روز هفته دلگیر است..

یادت باشد من اینجا..ب انتظار امدنت خط های سفید جاده هارا میشمارم

دلتنگم و درد اینجا نبودنت را با ی فریاد از ته دل ب همه عالم خواهم فهماند..

یکی بیاید خاطراتم را قانع کند ک او دیگر رفته ..دلم حرف مرا باور ندارد

بلند ترین فریاد دنیا اشکی بود ک در نبودنت بی صدا از گوشه ی چشم هایم میریخت مادر..

تو کجایی مادر...؟

اینجا زمان وزن دارد..هر ثانیه ک میگذرد سنگینی نبودنت شکسته و خمیده ترم میکند

درد یعنی خیره شدن ب عکس مادرت..

خیلی سخته ب جای خودش لباساش و بغل کنی و از شدت دلتنگی لباساش و بزاری تو کمدت کنار لباسای خودت ..ک فقط ی ذره حس کنی پیشته ..:)

خدا هیچ خونه ای رو تو سکوت بی مادری قرار نده:)

مامان ..من ..وقتی دلم برات تنگ میشه کاری نمیتونم بکنم انقدر مظلوم و بی صدا اشک میریزم ک دلم ب حال خودم میسوزه ..

 تا چند وقت پیشا فکر میکردم تمام قله های جهان و میتونم فتح کنم اما تازه فهمیدم چ قدر نفس گیره بالا رفتن از پله های خونه ای ک تو دیگه توش نیستی... :)))

جدی مامان مگه چند نفره ک وقتی نیست انقدر خونه خالیه..؟!

دلم برای کسی تنگ شده ک هر وقت از مدرسه میومدم یهو میگفت ۱۰۰ تا صلوات برات فرستادم ک امتحانت و ۲۰ بشی:)

دروغ چرا؟ تنها نیستم..پرم از فکرت ..خودت نیستی ولی فکرت من و تنها نمیزاره

همیشه یادت باشه وقتی نیستی و دستام نمیتونن بغلت کنن... من تورو تو قلبم بغل میکنم ..:).

+ولی من نباید چشمام از شدت گریه خون باشن..

 

تو حق نداشتیییی من و تنها بزارییییی 

لعنتی تو حققققق نداااااشتیییییی

تو حق نداشتیییییییی😭😭😭😭😭

من چیکاررر کنم بدون تووو ؟؟من چیکار کنم..😭😭😭

چرا تو خونه صدای قدمات نیست

چرا شبا تو خواب کنارتم و صبح ک بلند میشم تنهاممم😭😭😭😭

 

مامان مامااان مااااماااانننننن

این انصاف نیست من تو حسرت بغل مادرانت بسوزم و ادما سالی ی بارم مادرشون و بغل نکنن:))

 

موهای دخترت سفید شد ..

 

​​​​​​

 

پ.ن: همه میدونن متنفرم از ترحم ..اینکه حرف  از رو دوست داشتن و ..  باشه یا ترحم وتشخیص میدم .هیچ ربطیم ب نوع نوشتن نداره

من حسم اونقدر قوی هست ک بفهمم 

​​​​لطفا خودتون باشین واسم :).خود همیشگیتون ک باهاتون حرف میزنم

ب خاطر این حرفم  تو کامنت سرد نشین ک نشون بده ترحم نیست 

مهربونی ..اهمیت ..علاقه و از این داستانا ربطی ب نرحم نداره

جاست گفتم ترحم نکنین مرسی:)