دوباره بگم :)

نیستی؟؟

بعضی ها بهش میگن قسمت!!

اما من تازگی ها بهش میگم

    " بــه درکـــــــــــــــــــــــــــ "

عزیزم درک میکنم

 

 

لاک غلط گیر را برمیدارم

و تو را از تمام خاطراتم پاک میکنم!

تو غلط اضافی زندگی ام بودی شک نکن...

قندم آنقدر بالا رفته بود که بریدن تک تک انگشت هایم جواب نداد...

 

دلم را بریدم از دل تو...

شیرینی دروغ هایت ریشه دوانده بود!

 

من مورچه ای را مسخره میگردم

که

سالها عاشق یک تفاله چایی بود...

اما

خودم را فراموش کردم

ک عاشق آشغالی بودم ک

فکر میکردم

آدم است....!

لطفا" دستگاه شوک را خاموش کن

و

لبانت را ببند

جمله های عاشقانه دیگر فایده ندارد

خیلی وقت است عشقت درونم مرده..!

 

کمی فاصــله بگیر


من با مرده ها میانه ی خوبی ندارم


تـــو در خاطرات من


"مرده"


محسوب می شوی!

شاید بگی عاخه چجوری میتونی؟
بگم چیو؟
بگی یجوری نگام کنی ک چشات بگن عاشق منی:)
ولی بهم بگی ازت متنفرم‍..

بهت میگم میتونم چون واقعیت همینه

حالم بد است...
خیلی بد...
تمام باران خیابان را قدم زدم...
کنج کافه تنها نشسته ام و به آهنگ ملایم و دردآور گوش میکنم...
و با گوش دیگر؛
صدای بوق لعنتی زجرآور...
چندین بار شمردمش،
ازین صدا متنفرم
حال قلبم خیلی بد است...
اگر روزی،
جایی،
خواستی در آغوشم بکشی،
تلافی این روزها را سرت خواهم آورد...
با تمام قدرت به سینه ات مشت میزنم،
مشتهای پشت هم و بی پایان،
مثل صدای این بوقهای لعنتی،
 اما...
تلافی میکنم..

 

پ.ن:نظر بدید

لایک پلیز..:)