ممنوعه ی مهربونم...
متاسفم...
متاسفم ک دوست داشتنت ممنوعه است ..
مثل همون سیب ممنوعه :)
باور کن دوستت دارم..
اما نه اونجوری ک باید ..
میدونی از فکر اینکه بهت نه بگم و واکنشت و ببینم
دلم آتیش میگیره؟
تو ک چشمای سرد من و دیدی چرا دل بستی ..:)
این چشما سردن ولی ب خدا دوستت دارن :)
اما ..معمولی دوستت دارن..
سردت میشه از این همه بی احساسیم نه؟
من بیش تر چون...
سرد ترین جای دنیا دل دختریه ک دیگه هیچ
احساسی نداره
میدونی چقدر گریه میکنم واسه این بی احساسیم؟
تو ممنوعه ی منی..
ولی واقعا دلم واست تنگ میشه میدونی؟:)
واسه خندوندنات واسه نگاهات
حرفات..
بعد از نه گفتن شاید دیگه نتونم ببینمت..:)
با چشمای اشکی دارم مینویسم..
پسر عموی دوست داشتنیم :)
تا حالا بهت گفتم چقدر دوست دارم بغلت کنم؟
بدون هیچ منظوری ..
بیش تر از همه پسرعموها تورو دوست دارم..
چرا نمیزاری فراموشت کنم ؟؟
دیشب دوباره خوابت و دیدم ..
از همون لبخندات زدی ..حتی تو خوابم قلبم سوخت از اینکه بهت بگم نه
....
میگن نه ...مامانم میگه نه...
ممکنه بابامم همین و بگه ..:)
خدامیدونه قسمت چیه ..شاید شد
شایدم نه...
ولی اگه نشد ..
خوشبخت بشی پسر عمو ..:)
🥺💔😭
کامنت بدین لطفا..